ناکسان

ساخت وبلاگ

ناقه دوستی را سر سلسله مقام جان کردم

تجارت عشق ، افزونتر ز خود بیان کردم

به گرمای عشق ، با تو سخن گفتم ای یار

خلاف مذهب عشق ، ترانه نثار جانان کردم

ز بزم شبانه خود غافل بودم و خواب

مراد خویش ، به درگاه لاله و مرجان کردم

هر صبح و شام خاطره ها مرور گرم بود

غافل از این که اعتماد به ناکسان کردم

در مکتب هم دلی ، سادگی ،مشق شب باشد

به غیر از عشق ، جامه نیستی به انیسان کردم

در مسلک لاهوتیان چه جای شاد خواران دون

وا اسفا مردی سوخته دل ، به پایت قربان کردم

یاد باد آن روز ، یاد باد ای ساقی

تکیه تو بودی پس چرا دل به نارفیقان کردم

روی تو کس ندیده بود، الا سینه چاک من

به نغمه بلبلان ، یاد تو در دل جاودان کردم

چو در وادی دوست ، غریبی تنها گشتم

عطش عشق تو بود که جامه به سرو خرامان کردم

بر مسند قدرت لایزالی تراوش شده ز آسمان

حب و بغضی نشاید ز یار چو درخواست امان کردم

+ نوشته شده در  دوشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۴۰۳ساعت 10:25&nbsp توسط سید حسین حسینی - حسام  | 

مهدی(ع )...
ما را در سایت مهدی(ع ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hossein21100 بازدید : 8 تاريخ : يکشنبه 6 خرداد 1403 ساعت: 12:35