ز آغوش مهر الله ، جهانیان حیاتی گرفت
بهار زد و گوهر زمین نوایی گرفت
هم همه بود ز میان گیتی ، غوغا روان
سبزه و چرخش فلک ، یکسان پیامی گرفت
آهنگ نظم ، کائنات را خلق عجایب کند
طالعت چه باشد تا که ز آشیان یاری گرفت
خلق و مجموع جانداران حس ارغوانی می دانند
در بزم آنان بیاندیش ، وه چه مینایی گرفت
مجال ندهد عمر ، چه سود پلشتی رفتار
بهار به تنهایی ز عالم بالا جامی گرفت
بیا بهاری شویم تا قدح خود نزد خالق بریم
خوب بیاندیش که چگونه پیمبر ص معراجی گرفت
گر خود خواهی پنجره دلبری را،بهارش کجاست؟
عند ربهم یرزقونی عشق است که پاداشی گرفت
برچسب : نویسنده : 9hossein21100 بازدید : 97